براي نگار جونم
زندگي همچون کلافي پيچ در پيچ است که اولش پيچ است وآخرش هيچ است عجب معلم بدی است این طبیعت که اول امتحان میگیرد بعد درس میدهد بنام انکه اشک راآفريد تا آتش جنگلهاي عشق را خاموش کند هر کس به طریقی دل ما می شکند بیگانه جدا دوست جدا می شکند بیگانه اگر می شکند حرفی نیست از دوست بپرسید که چرا می شکند دوست دارم زير بارون گريه کنم مي دوني چرا؟ چون کسي اشکهامو نمي بينه حتي تو عزيزم اي بسته به تارو پودم من لايق عشق تو نبودم عشقي که نهفته در دلم بود در راه محبت تو کم بود سکوت تنها دوستي است که هرگز خيانت نمي کند عشق دو دستي تقديم نمي شود پ...
نویسنده :
مامان مهربون
9:55